21 آذر 1396

انشای دانش آموز پایه هشتم

مولف: نرگس دبیرستان   /  دسته: دسته بندی نشده   /  رتبه دهید:

انشای دانش آموز پایه هشتم

فرهنگ کتاب خوانی

خیس شد ، غرق شد ، فرو پاشید . کتاب و فرهنگ کتابخوانی را میگویم . در آب های خروشان اشک هایشان  غرق شدند .

باید دست بجنبانم . سه چهار تا کتاب داستان ، چند تا علمی ، چند تا لغت نامه و چند کتاب شعر را قاپیدم . خیس بودند ، اما نه زیاد . به امید یافتن چند کتاب دیگر داخل آب پریدم . وای چه اوضاعی بود . نفس کم آوردم و سریع بالا آمدم ، کپسول اکسیژن پدربزرگم را که معلوم نیست برای چه کاری آن را خریده برداشتم و دوباره در آب پریدم . کورکورانه به دنبال کتاب های سالم شنا میکردم . این بار سوزش چشمانم مانع از دیدن زیر آب می شد . دوباره بالا آمدم و عینک شنایم را هم برداشتم . زیر آب کتاب ها فریاد میزدند و گریه میکردند..

به سمت هر کدام از آنها که می رفتم ، از فناوری های مدرن و جدید گله مند بودند . کتاب قصه ی کودکیهایم را دیدم و از او پرسیدم : چه شده ؟ چرا به این روز افتادی ؟ گفت : فرزندان کمی متولد می شوند و برای همان فرزندان کم هم هیچ کتابی خوانده نمی شود . سالیان سال خاک خوردم . حالا هم که ...

کتاب شعری را دیدم که با آه و ناله و با سوز صدایش شعر می خواند و اشک میریخت . جلو رفتم و پرسیدم : جرم نکرده ی تو چیست ؟ گفت : این موسیقی ها کار و کاسبی ام را کساد کرده اند . اوایل از شعر هایی که روی صفحات من نوشته شدو است موسیقی می ساختند اما حالا اتفاقات روزانه شان را مینویسند .

چشمم به یک کتاب علمی افتاد و حال و روز او را پرسیدم . گفت : در این دوره زمانه حتی یادگیری درس هم برای دانش آموزان و دانشجویان اجباری است . به جای خواندن کتاب به کار های دیگر مشغول ند ، حتی برای تحقیقاتشان هم سراغ کتاب های علمی معتبر نمی آیند ، چه رسد به ...

خسته بودم و ذهنم پر ز سوال های جور واجور . از این همه بیخیالی بشر بغض کرده بودم . گوش هایم هیچ صدایی نمی شنیدند و چشمانم به جز اشک نمی دیدند . قطرات اشک من در میان دریایی از اشک هایی که کتابها ریخته بودند ، ذره ای ناچیز بود . اشک هایم را پاک کردم و نگاهی به دور و برم انداختم .

تلوزیون ویا حتی فناوری های روز دنیا در حال بلعیدن کتاب ها به همراه اشک ها و درد و آهشان بودند ، مانند نهنگ های گرسنه . ابزار هایی که ما با شور و شوق از آنها استفاده می کنیم ، حالا بلای جان عزیزانمان شده اند و ما عزیزانمان را فراموش کرده ایدر آب های خروشان اشک هایشان  غرق شدند .

باید دست بجنبانم . سه چهار تا کتاب داستان ، چند تا علمی ، چند تا لغت نامه و چند کتاب شعر را قاپیدم . خیس بودند ، اما نه زیاد . به امید یافتن چند کتاب دیگر داخل آب پریدم . وای چه اوضاعی بود . نفس کم آوردم و سریع بالا آمدم ، کپسول اکسیژن پدربزرگم را که معلوم نیست برای چه کاری آن را خریده برداشتم و دوباره در آب پریدم . کورکورانه به دنبال کتاب های سالم شنا میکردم . این بار سوزش چشمانم مانع از دیدن زیر آب می شد . دوباره بالا آمدم و عینک شنایم را هم برداشتم . زیر آب کتاب ها فریاد میزدند و گریه میکردند..

به سمت هر کدام از آنها که می رفتم ، از فناوری های مدرن و جدید گله مند بودند . کتاب قصه ی کودکیهایم را دیدم و از او پرسیدم : چه شده ؟ چرا به این روز افتادی ؟ گفت : فرزندان کمی متولد می شوند و برای همان فرزندان کم هم هیچ کتابی خوانده نمی شود . سالیان سال خاک خوردم . حالا هم که ...

کتاب شعری را دیدم که با آه و ناله و با سوز صدایش شعر می خواند و اشک میریخت . جلو رفتم و پرسیدم : جرم نکرده ی تو چیست ؟ گفت : این موسیقی ها کار و کاسبی ام را کساد کرده اند . اوایل از شعر هایی که روی صفحات من نوشته شدو است موسیقی می ساختند اما حالا اتفاقات روزانه شان را مینویسند .

چشمم به یک کتاب علمی افتاد و حال و روز او را پرسیدم . گفت : در این دوره زمانه حتی یادگیری درس هم برای دانش آموزان و دانشجویان اجباری است . به جای خواندن کتاب به کار های دیگر مشغول ند ، حتی برای تحقیقاتشان هم سراغ کتاب های علمی معتبر نمی آیند ، چه رسد به ...

خسته بودم و ذهنم پر ز سوال های جور واجور . از این همه بیخیالی بشر بغض کرده بودم . گوش هایم هیچ صدایی نمی شنیدند و چشمانم به جز اشک نمی دیدند . قطرات اشک من در میان دریایی از اشک هایی که کتابها ریخته بودند ، ذره ای ناچیز بود . اشک هایم را پاک کردم و نگاهی به دور و برم انداختم .

تلوزیون ویا حتی فناوری های روز دنیا در حال بلعیدن کتاب ها به همراه اشک ها و درد و آهشان بودند ، مانند نهنگ های گرسنه . ابزار هایی که ما با شور و شوق از آنها استفاده می کنیم ، حالا بلای جان عزیزانمان شده اند و ما عزیزانمان را فراموش کرده ایم 

تعداد مشاهده (371)       نظرات (0)

نظرات کاربران درباره خبر "انشای دانش آموز پایه هشتم"


نظرتان را بیان کنید

نام:
پست الکترونیکی:
نظر:
کد بالا را در محل مربوطه وارد نمایید