موضوع : کتاب دوست ساکت من

کتاب مانند دوستی است که شاید هیچ گاه با ما صحبت نکند امّا مطالب مهم و آموزنده را با نوشته هایش که در دل آن محفوظ شده به ما می رساند . من می خواهم نظرم را در مورد اینکه کتاب دوستی ساکت است بیان کنم .

من یار مهربانم دانا و خوش زبانم             گویم سخن فراوان با آنکه بی زبانم

برای من کتاب تنها یک شیء بی جان نیست کتاب وسیله ای با ارزش و بی جانی نیست که به دلیل باارزش بودن ، آن را روی طاقچه بگذاریم تا خاک بخورد بلکه کتاب برای من یک دوست مهربان ولی کم حرف و ساکت است . کتاب مهمان ناخوانده ای است که هر گاه بخواهی دعوت تو را می پذیرد .

هر کتاب منظره ی خاص خود را دارد و با کتاب های دیگر متفاوت است مانند هر دوست که به اشکال گوناگون دیده می شود و هیچ دوستی شبیه دوست دیگری نیست پس باید کتاب یا همان دوست خود را به دقت انتخاب کنیم. چرا که بعضی کتاب ها یا دوستان عمیق اند که تمام جهان با آن همه بزرگی خود در آن محو می شود و بعضی کتاب ها یا دوستان آنقدر کوچک اند که در جهان هستی گم می شوند .

ما وقتی کتاب را باز می کنیم از صفحه ی اول تا آخر آن، با ما سخن می گوید و حرف های دل خود را بیان می کند . یعنی سفره دل خود را باز می کند و ما هم به حرف های دل کتاب گوش می دهیم و با او درد دل می کنیم .

کتاب فقط سه چیز از ما می خواهد ، یکی اینکه همیشه آن را بخوانیم و نگذاریم خاک بخورد . دوم اینکه به چیزهایی که از کتاب یاد می گیریم عمل کنیم و سوم اینکه از کتاب ها به خوبی مواظبت کنیم. دوستان من آیا شما به این شرط ها عمل می کنید یا اینکه از آنها می گذرید ؟ راستی شما کتاب را چگونه توصیف می کنید ؟